mina646 از عشق ندانم که کیم ، یا به که مانم ...شوریده تنم ، عاشق و سرمست و جوانم ...با کس نتوانم که بگویم غمِ عشقش ...نه نیز کسی داند این رازِ نهانم ...ای وای من ، ار من ز غمِ عشق بمیرم ...وی وای من ، ار من به چنین حال بمانم ... سنایی_غزنوی# برو به پست